حامیان سعید جلیلی در اراک

آن مرد آمد... حامیان دکتر سعید جلیلی در استان مرکزی شهر اراک

حامیان سعید جلیلی در اراک

آن مرد آمد... حامیان دکتر سعید جلیلی در استان مرکزی شهر اراک

آن مرد آمد... حامیان دکتر سعید جلیلی در استان مرکزی شهر اراک
بایگانی
طبقه بندی موضوعی

مجموعه ای که می‌ خوانید متشکل از خاطراتی است که توسط  بستگان، اطرافیان، همرزمان و شاگردان دکتر جلیلی جمع آوری شده و به مرور منتشر می گردد.

175089_198
داشتم جوشکاری می کرد. دیدم یک نفر خم شد و در گوشم گفت سلام علیکم. سرم را بلند کردم و ماسک جوشکاری را کنار زدم و دیدم سعید آقای جلیلی است. خدا قوتی گفت. در حال صحبت بودیم که شاگردم آمد و جوشکاری را ادامه داد. جرقه ها رو پای سعید آقا می ریخت و ایشان پایشان را عقب می کشیدند. به شاگردم گفتم دست نگه دار. گوش نکرد و بلند گفت مگه این کیه؟ سعید آقا خندید. به شاگردم توپیدم. او هم دست کشید.
- سعید آقا قدم رنجه فرمودید!
- با سفرای مقیم خارج از کشور با آیت الله طبسی جلسه داشتیم. یک ساعت فرصت بود که به دیدار پدر و مادرم بیایم. الان از خانه می آیم. گفتم سری هم به شما بزنم.
خداحافظی کرد و آن طرف خیابان سوار تاکسی شد و رفت. به شاگردم گفتم می دانی ایشان که بود. او معاون وزیر خارجه بود.
شاگردم یک لحظه ماتش برد.
***
رفته بودم تهران. اتفاقی پیش آمد و سعید آقا را بعد مدتی دیدم. از او گله مند بودم که چرا ما را فراموش کرده است. گفتم: دو دوست بودند که یکی شان به وزرات رسید و به دوستش گفت هر وقت کارت به مشکلی خورد بیا پیش من. او هم هر روز جلوی وزارتخانه می رفت و وزیر به او توجهی می کرد. وزیر بعد از پایان دوران وزارتش به محله خود بازگشت و دوست خود را دید و گله کرد که چرا نیامدی تا برایت کاری بکنم. او هم در جواب گفته بود که هر روز زیر درخت چنار می ایستاده و او را صدا می زده. وزیر سابق هم گفته بود کدام درخت. دوستش خندید و گفت تو وقتی درخت چنار به آن بزرگی را ندیدی نبایدم که من را می دیدی.
سعید آقا همه را گوش کرد. بعد خندید و گفت: اشتباه می کنی آقای اخلاقی.
دو سه مرتبه ای آمدم، مغازه ات بسته بود.
***
پدرش ازش خواسته بود با دانشگاه بیرجند تماس بگیرد و انتقالی خواهرش به دانشگاه مشهد را هماهنگ کند. زنگ زده بود با رئیس دانشگاه صحبت کرده بود. ازش پرسیده بود غیر از خواهر من دانشجوی دیگری هست که اولویت داشته باشد به مشهد منتقل شود؟ رئیس دانشگاه جواب داده بود دو نفر دیگر هم هستند. سعید آقا هم گفته بود اول آن دو نفر را بفرستید بعد خواهر من.
***
پسر خاکی و متواضعی بود. کارمند اداره بازرسی وزارت خارجه شده بود. تهران که بودم رفتم ببینمش. در یک خانه گاراژ مانند زندگی می کرد. می گفت:” خانه ما مثل خانه آقا تقی تو فیلم آینه عبرت می مونه”. ازش پرسیده بودند شما موقعیت خوبی دارید، چرا به عنوان دیپلمات به خارج از کشور نمی روید. جواب داده بود متاهل ها در اولویتند و بهتر است آنها که خرجشان بیشتر است از این موقعیت استفاده کنند.
***
وقتی مشغول ساختن مسجد حضرت زینب (س) در خیابان مجلسی منطقه طلاب مشهد بودیم با کمبود اعتبارات مواجه شدیم. نامه ای نوشتیم و از پدر آقای جلیلی خواستیم تا از طریق سعید آقا به دست رئیس جمهور برسد. وقتی حاج آقا جریان نامه را به سعید آقا گفته بودند ایشان مبلغی از خودش داده و گفته بود:
من از سهم خودم حتی المقدور کمک می کنم و از واسطه گری خوشم نمی آید.
حاج آقا هم همین را به ما گفت و ادامه داد: اگر می خواهید سعید آقا را بهتر بشناسید نظر آیت الله علم الهدی را در مورد ایشان جویا شوید.

***
سر وقت سر کلاس می آمد . تاخیر نداشت. حضور و غیاب هم نمی کرد. پنج بار بود که با تاخیر وارد کلاس اش می شدم. هر پنج دفعه قبلی چیزی بهم نگفت. فقط چند لحظه ای سکوت می کرد و بعد درس را ادامه می داد. بار پنجم که دیر رفتم هم مستقیما به خودم چیزی نگفت. فقط گفت: دوستانی که دیر می آیند توجه داشته باشند این حرف هایی که ما می زنیم روی اش فکر شده است. این بحث ها را از دست ندهید.
***
به یک نمره خوب نیاز داشتم تا معدلم رو چند صدم بیاره بالا تا بتونم ترم بعد ۲۴ واحد بگیرم. مانده بودم به کی رو بیندازم. دکتر آن موقع شده بود معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه. این یعنی نفر دوم وزارت. برای منی که دانشجوی ترم شیش علوم سیاسی بودم یعنی خدا. گوشی رو برداشتم و شماره دفترش در وزارت را پیدا کردم. اصلا در مخیله ام نمی گنجید که بخواهم با خودش صحبت کنم. مسئول دفترش برداشت. گفتم از دانشجوهای دکتر در دانشگاه امام صادق(ع) بودم و… خود دکتر اومد پشت خط.گفتم اقای دکتر من فلانی هستم من را میشناسید؟ به شوخی گفت بله… شما همان کبوتر پیشونی سفیدی که خیلی در کلاس حرف می زدی! خندیدم گفتم آقای دکتر این همان محترمانه گاو پیشونی سفیده دیگه! بعد بهش توضیح دادم که من به نمره نیاز دارم و تحقیقی دارم که البته مخالف بحث های شماست ولی تحقیق خوبی است. هنوز هم آماده نشده است ولی بزودی تنظیم اش می کنم و برایتان می فرستم…
نمره ام را داد.
***
دانشکده علوم سیاسی در دانشگاه ما دانشکده حساس و مهمی است. به خاطر همین ما رئیس دانشکده ای می خواستیم که هم علوم سیاسی را خوب فهمیده باشد و هم نگاه اسلامی قوی داشته باشد. در علوم سیاسی یا افراد آدم های باسوادی هستند ولی اعتقاد عمیقی به انقلاب ندارند یا بالعکس. دکتر هر دو ویژگی را داشت. برای همین گزینه ما او بود. پیگیر این موضوع بودیم و با افراد و اساتید زیادی رایزنی می کردیم. البته دکتر اسم و رسمی برای خودش در دانشکده هوا نکرده بود. به ما می گفت “نه” ولی ما موضوع را رها نمی کردیم. به دلایلی نشد…
چند سالی گذشت…
دکتر مسئول بررسی های جاری بیت رهبری شده بود. رئیس جدیدی برای دانشکده می خواستیم ولی هر چه دانشگاه و معاون آموزشی دانشگاه اصرار کردند، بیت اجازه نداد بیاید. خودش هیچ ان قلتی نیاورد…
***
آمده بود سخنرانی در جمع بچه ها برای انتخابات ریاست جمهوری ؛ شروع به سوال پرسیدن کردیم، دو سه سوال که گذشت، گفت شما سوال هایتان نسبت به شش ماه پیش که در جمع تان بودم، تغییری نکرده. معلوم است پیشرفت نداشته اید. دوباره دارید همان حرف ها را می پرسید.ناراحت شده بود. پا شد رفت بیرون!
کاش همه به ما این طوری تذکر می دادند. بعد جلسه نشستیم روی بحث انتخابات کار کردیم. بعدا همین بحث ها خیلی بدردمان خورد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۴
ستاد مردمی حیات طیبه استان مرکزی

نظرات  (۴)

سلام . 
من یه پوستر ساختم صلاح دونستید در سایتتون قرار بدید 

http://s4.picofile.com/file/7771274080/hamase.jpg 

خاکریز-وبلاگ حامیان دکتر جلیلی-میناب 
http://8-sal-defa.blogfa.com/ 

فی امان الله 
۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۱۹ امیرحسین خلیلی
 هوالنور
با سلام خدمت برادران مومن و انقلابی در شهر اراک
حامیان دکتر سعید جلیلی در زادگاه امام روح الله چند روزی است که کار خود را آغاز کرده اند و تاکنون جلساتی را نیز برقرار نموده اند . اطلاع رسانی این جلسات و سایر اقدامات از طریق وبلاگ عهد 92 انجام می شود .
http://ahd92.blogfa.com/
انشاالله با هم در تماس خواهیم بود .
ضمنا لینک ما هستید .
یا علی

سلام
ستاد ویدئویی مردمی دکتر سعید جلیلی
http://www.resanehha.com/index.php?user=jalili&uid=1508
۲۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۴۶ حامیان دکتر جلیلی، استان البرز
معرفی وب سایت حامیان دکتر سعید جلیلی در استان البرز به نشانی www.jalili-alborz.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی